خیلی وقت پیش ها، کارآموزی برای کارخانه ها و مشاغل مرتبط که مهارت های خاص لازم داشت، ضروری بود. با افزایش تب دانشگاه و حتی خود دانشگاه(!) این نوع یادگیری فراموش شد.
امروزه، یک مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد به ظاهر ارزشمندتر است از سه سال تجربه کاری در همان رشته است و مهارت کار، تبدیل به اولویت های دوم، سوم یا حتی دهم شده است… دقت کنید، «مهارت کار» با «سابقه کار» فرق دارد.
شما ممکن است سه سال در یک کاری مشغول باشید و سه سال «سابقه کار» داشته باشید اما هیچ بلد نباشید؛ اما یک نفر یک ماه در یک کار کارآموز باشد و «مهارت کار» پیدا کند؛ و قضیه اینجا جالب تر میشود : اکثر کارآفرینان بزرگ و موفق، یک روزی کارآموز بودند و یادگیری «مهارت کار» در اولویت بالاتری از «مدرک دانشگاهی» برایشان بوده است !
اما با این حال، روز به روز شاهد این هستیم که دانشجویان وارد دانشگاه میشوند تا درآمد خوبی داشته باشند، درحالی که صاحبان کسب و کار به دنبال کارآموز یا دانشجوهای دارای «مهارت کار» میگردند.
به هرحال، در این مقاله قصد داریم به شما دلایلی را بگوییم، که چرا اگر میخواهید به موفقیت مالی و شغلی برسید، به جالی خواندن برای مدرک کارشناسی ارشد، بهتر است کارآموزی کنید :
وقتی تصمیم میگیرید در صنعت یا حرفه ای که علاقه مند هستید وارد شوید، شما شروع به کسب مهارت های عملی در آن رشته میکنید؛ درحالی که دوستان شما با طی کردن دوره ونوس کارشناسی ارشد ، علم و تخصصی کاملا تئوری و نه کاربردی و عملی یادمیگیرند.
کارشناسی ارشد خواندن به شما مهارت کاری آموزش نمیدهد
شما خیلی زودتر از آنها مهات کاری پیدا میکنید، مستقل میشوید و فرصت ها را برای موفقیت شغلی بیشتر مهیا میکنید. اما اکثر آنها دیرتر از شما موفق میشوند و با این حال شما پیشرفت زیادی به نسبت آنها میکنید.
و اگر بخواهید بهره وری تان را افزایش دهید، سعی میکنید تئوری های رشته کارشناسی که خواندید را در کارتان تلفیق کنید تا حرفه ای تر عمل کنید.
حتی اگر دانشگاه هم نرفتید، اشکالی ندارد. امروزه در سطح اینترنت و کتابفروشی ها هزاران کتاب و جزوه و مقاله برای رشته کاری مورد نظرتان هست که چطور مباحث تئوری را در عمل پیاده سازی کنید (اگر میخواهید تخصصی کار کنید)
بنابراین تا وقتی که لازم نباشد، واقعا هیچ نیازی به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد ندارید.
اگر هدف شما موفقیت شغلی است، مدرک کارشناسی ارشد کمک زیادی به شما نخواهد کرد؛ البته… اگر کارمند یک سازمان دولتی باشید حقوق تان را کمی افزایش میدهد !
ما قبلا هم راجع به اهمیت درآمد صحبت کردیم و یکی از مزیت های فوق العاده کارآموزی، کسب درآمد است. شما به عنوان کارآموز جایی مشغول به کار میشوید و آنجا به ازای آنچه که یادمیگیرید به شما پول میدهند ! جالب نیست؟
شما برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد باید هزینه زیادی بکنید، حتی اگر در دانشگاه های سراسری هم قبول شوید، هزینه فرصت زیادی را از دست میدهید.
درحالی که اگر وارد دنیای واقعی کسب و کار شوید، هم به شما آموزش میدهند و هم درآمد دارید.
پیوسته چیزهای جدید یادمیگیرید، در کارتان مهارت پیدا میکنید، رایگان تجربه بدست می آورید و البته هر ماه شما را مجبور میکنند بیشتر یادبگیرید، متخصص تر شوید تا در کارتان عملکرد بهتری داشته باشید.
و این به مراتب بهتر است از اینکه هزینه زیادی بپردازید تا به شما چیزهایی یادبدهند که شاید هیچوقت از آنها در کارتان استفاده نکنید.
خیلی از دانشجوها پس از اتمام دوره کارشناسی و گرفتن مدرک لیسانس، هنوز مطمئن نیستند میخواهند وارد چه شغلی شوند ! آنها سردرگم هستند و بنابراین به جای تصمیم گیری اشتباه، وارد مقطع کارشناسی ارشد میشوند تا دو سه سال هم این تصمیم گیری را عقب تر بیاندازند.
درحالی که اگر به عنوان کارآموز جایی مشغول به کار شوند، کارها را به صورت تجربی و نه تئوری لمس میکنند و تصمیم بهتری میتوانند بگیرند.
اگر شما هم مقطع کارشناسی را گذراندید، احتمالا یادتان می آید زمانی که میخواستید انتخاب رشته کنید به آینده شغلی، سطح درآمد و وضعیت پذیرش کارمند در آن رشته مد نظرتان بود تا اینکه علاقه با آن رشته؛ اما الان چی؟
بسیار بهتر است در پله اول یک نردبان صحیح قرار گرفته باشم تا در بالای یک نردبان اشتباه.
ـــ ناشناس
الان شما رشته تحصیلی دانشگاهی تان را به اتمام رساندید و در بهترین حالت اگر رشته تحصیلی تان را هم دوست داشته باشید میبینید که در راستای رشته تحصیلی تان صدها شغل متفاوت از هم وجود دارد که میتوانید وارد آنها شوید… اما کدام را باید انتخاب کنید؟
کارآموزها وارد یکی از مشاغل میشوند… حتی شانسی و بعد از مدت کوتاهی متوجه میشوند آن شغل مناسب آنها نیست و از آن بیرون می آیند و وارد شغل دیگر میشوند. چون کارآموز هستند، حقوق کمی دریافت میکنند، همه کارفرمایان حاضرند آنها را قبول کنند زیرا نیروی جوان و با انرژی از عناصر موفقیت کسب و کارهاست.
بنابراین حتی با آزمون و خطا، کارآموزان شغل مورد نظرشان را قبول میکنند.
اما آنهایی که پس از سپری کردن مقطع کارشناسی ارشد، تازه میخواهند شغل انتخاب کنند، زمان زیادی را از دست میدهند و به خاطر کاهش اتلاف وقت شاید هیچوقت وارد شغل مورد علاقه شان نشوند.
چه در دوران مدرسه، دبیرستان یا دانشگاه، شما کمترین میزان مسئولیت را در زندگی دارید. شما به احتمال زیاد ازدواج نکردید، بچه ندارید، اجاره خانه نمیدهید و … که این فرصت خوبی برای یادگیری است.
البته، یادگیری مهارت های که بابت آنها پول دریافت کنید البته، مسئولیت پذیر باشید.
وقتی شما کارآموز هستید و جایی مشغول به کار میشوید، مسئولیت پذیری را یادمیگیرید.
برای مثال یادمیگیرید اگر قرار است وظیفه ای که به شما داده شده است را در تاریخ مشخص انجام شده تحویل دهید، باید تحویل دهید.
شما دیگر نمیتوانید در تاریخ مشخص گواهی پزشکی به کارفرمایتان نشان دهید و یا از والدین تان بخواهید به کارفرمایتان زنگ بزنند از او خواهش کنند اینبار شما را ببخشد؛ این مسائل برای دوران دانشگاه و مدرسه بود.
در دنیای واقعی، مسائل کمی جدی تر هستند.
شما یا کاری را انجام میدهید و یا اخراج میشوید. به همین سادگی.
کلام آخر؛
سعی کنید رشته دانشگاهی تان را نه بر اساس درآمد بلکه بر اساس میزان علاقه و اشتیاق تان نسبت به آن رشته انتخاب کنید. در دوران دانشگاه سعی کنید با کارهای پاره وقت، مهارت کاری بدست بیاورید و وارد مقطع کارشناسی ارشد نشوید، مگر اینکه هدفی داشته باشید که از لحاظ تئوری متخصص شدن در آن زمینه به کارتان بیاید.
آیا در شرایط فعلی کشور ما، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد لازم است یا بهتر است جوانان وارد بازار کار شوند؟ دیدگاه تان را برای ما زیر همین پست بنویسید…
منبع
درباره این سایت